عـــشـــق فـــــقـــــط گــــتــــونــــد
چــی بــگــم از کــجــا بــگــم...
| ||
|
این یک نقد فیلم نیست،
ولی وقتی بیست انگشت را دیدم خیلی درگیرش شدم. درگیر این که فیلم این همه موضوع مهم را به نظرم حرام کرده بود. دلم خواست ادمهای دنیا فکر نکنند من سطحی و/یا ذلیلم، دلم خواست به مریم و طاهره و بدری خانوم و مامان جون و فری و ثمینه و حاج خانوم همسایه و مهرو آلا و ...یکی یک دوربین بدهم و آنها درباره ی مسائل زنان یا اصلا زندگی های خودشان فیلم بسازند و بعد من نشان همه ی دنیا بدهم و بگویم زن ایرانی این است، البته غصه هم دارد اما غصه هایش این شکلی است، علاوه بر غصه، شادی هم دارد، عرضه هم دارد، زن ایرانی، هر چه باشد، آدم حسابی است.حداقل اگر آن است، اینها هم هست. بعد اینها را نوشتم: بیست انگشت بعد گفتم خوبست به همین مهرخانه - که سایت آدم واری است و من به خاطر عمق و وسعت نگاهش دوستش دارم- بگویم فراخوان دهد زنها از خودشان فیلم بسازند و فیلم های زنها را پخش کنند؛ بعدتر دیدم بی بی سی فراخوان زده زنها خودشان را روایت کنند، بعد هی به صداوسیما فحش دادم و خودم و البته بی بی سی. نظرات شما عزیزان: [ یک شنبه 29 دی 1392
] [ 21:9 ] [ مــحــمــود ] |
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |